صحراگرایی چیست و چرا در حال افزایش است؟
هفتهنامهی دهقان/ سیدآیتالله صادقی متخصص تنظیم چراگاهها و سرپرست آمریت کنترل و جلوگیری از توسعه صحرا
صحراگرایی (Desertification) پدیدهای است که در اثر عملکرد نادرست انسان در طبیعت و یا یکی از شیوههای تخریب خاک در مناطق خشک، نیمهخشک و کمرطوبت و بر اثر عوامل مختلف از جمله تغییر آب و هوا و فعالیتهای انسانی اتفاق میافتد.
در سطح جهان بیش از 100 کشور در اثر صحراگرایی یا توسعهی صحراها در مرحله آسیبپذیری قرار دارند. طبق گفتههای برنامهی محیط زیست ملل متحد، تخریب زمین یک بر سوم سطح زمین را متاثر و زندهگی یک میلیارد انسان را به خطر مواجه ساخته است. صحراگرایی پدیدهای است که جسم سیاره ما را برهنه میسازد .
سازمان ملل بیش از سه دهه است که تلاش میکند با کنوانسیون مقابله با صحراگرایی، مانع افزایش صحرا در جهان شود و بر اعضا فشار میآورَد که هر کدام برنامهای تحت عنوان «اقدام ملی مقابله با صحراگرایی» داشته باشند. یعنی هر دولتی باید موظف باشد برنامههای توسعهای خودش را به نحوی مدیریت کند که اجرای آنها منجر به افزایش نرخ صحراگرایی در کشور نشود. هدف سازمان ملل سروسامان دادن به روند مهار صحراگرایی است.
در این جای شک نیست دو عامل مهم (طبیعی و انسانی) در توسعهی صحراها نقش دارد. عوامل انسانی شامل کشاورزیهای ناپایدار، استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی، شور و قلوی شدن خاک، چَرای بیش از حد حیوانات، فشار زیاد بر جنگلها و چراگاهها که موجب میشود فعالیتهای انسانی نقش تشدیدکننده را در روند صحراگرایی ایفا کند.
همچنان مسأله دیگر بحث تغییرات اقلیمی است که در جهان شاهد آنیم و بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است.
این افزایش درجهی حرارت باعث میشود، تبخیر آب بیشتری داشته باشیم، از طرفی دیگر بارندهگیها هم کاهش یافته و یا نامنظم شده است، بنا بر این عوامل انسانی و طبیعی با هم موجب شدهاند تا فشار بیشتری بر اکوسیستم وارد شود.
باور من این است سالانه این وضعیت به نقطههای دیگر کشورمان گسترش پیدا کرده است. اگر نخواهیم با جدیت به این مسایل فکر کنیم، ممکن است 10 یا 20 سال دیگر بخشهای زیادی از کشورمان در معرض صحراگرایی شدن قرار گیرد.
صحراگرایی چگونه توسعه پیدا میکند؟
موارد مهم از قبیل استفاده نادرست از زمینهای زراعتی، استفاده زیاد از کود و سموم کیمیایی، شخم اراضی در جهت شیب، بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که منجر به شوری آب و در نهایت شوری خاک میشود، چَرای مفرط و استفاده بیش از حد از چراگاهها، استفاده بیرویه از جنگل و قطع جنگلها، بدل کردن چراگاهها به زمینهای زراعتی، تغییرات اقلیمی اگر به شکل درست مدیریت نگردد، میتواند صحراگرایی را شدت ببخشد.
خشکسالی نیز مانند قطع جنگلها در فرسایش خاک و صحراگرایی نقش بسزایی دارد. مردم میتوانند نباتات، بتهها و درختچههای زیادی را جمعآوری و نابود کنند و خاک دیگر نمیتواند در جای خودش باقی بماند. بادهای تند مخصوصاً در ساحات شمال و غرب کشور نیز در انتقال ریگهای روان به ساحات قبلاً حاصلخیز نقش دارد .
پیآمدهای صحراگرایی:
پیشرَوی صحراها زندهگی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان مستقیماً تحت تأثیر قرار داده است. صحراگرایی منجر به گسترش فقر در مناطق مختلف میشود. نابودی پوشش گیاهی جنگلها و چراگاهها و بیدفاع گذاشتن خاک در مواجهه با سیلاب و باد، منجر به افزایش شدید فرسایش آبی و بادی میشود. سیلهای مخرب و طوفانهای شدید، حاصل شیوههای نادرست بهرهبرداری از طبیعت است که پیآمدهای ناگوار دارد.
مفیدیتهای مقابله با صحراگرایی:
به اساس گفتار فوق جلوگیری از سیلابها، فرسایش و تخریب خاک، تهیه زیستگاه حیات وحش، ایجاد فضای سبز جهت کاهش گازهای گلخانهای، حفظ منبع ژنیتیکی، حفظ تنوع بیولوژیکی، تقویت زنجیره غذایی، تقویت و حفاظت آب و خاک، تفریح و ارزش سیاحتی، ایکولوژیکی و فراهمآوری زمینهی ایکوتوریسم، ایجاد فضای سبز و گوارا، منبع درآمد و اشتغالافزایی برای روستاییان، کاهشدهنده اثرات منفی تغییر اقلیم از جمله فواید است که در صورت مدیریت بهتر گردد، نتیجهی قناعتبخش جهت مقابله با صحراگرایی به دنبال خواهد داشت.
راهکارهای جلوگیری از گسترش صحراگرایی در کشور
باور من این است روشهای تأمین انرژی در مناطق مستعد صحراگرایی، بهبود وضعیت معیشت اقتصادی ساکنان صحرا، کنترل جمعیت، استفاده از فناوریهای نوین و مناسب برای کشاورزی در صحرا، حفاظت از آب و خاک، توسعه آبیاریهای مصنوعی، افزایش تولید کشاورزی و بلند بردن سطح زندهگی روستاییان، ایجاد اشتغال برای روستاییان در بخش کشاورزی و مالداری، حصارکشیهای سنگی، غرس نهالهای مقاوم به خشکی کنترل فرسایش و توسعه کشت للمی است که در این میان نقش مردم محلی را نیز در صحراگرایی و استفاده از دانش بومی برای حفاظت و جلوگیری از تخریب زمین نباید نادیده گرفته شود. مواردی که در بالا تذکر داده شد، اگر به صورت درست منظم و مدیریت گردد، میتواند تا اندازهای موثر واقع شود.
اما موضوع اصلی این است که چگونه این وضعیت را کنترل کنیم. ممکن است اکوسیستم جنگلی و چراگاهها تغییر کند، مثلاً برخی از گیاهان و بوتهها نابود شوند و گونههای دیگری جایگزین آنها شوند. بنا بر این در بحث صحراگرایی باید این حساسیت را داشته باشیم که ممکن است برای کل کشور پیش بیاید نه فقط در نواحی خشک و نیمهخشک.
در زمان حاضر عوامل طبیعی، آنچنان نقشی در صحراگرایی ندارند، البته خشکسالیهایی که به وقوع میپیوندد، صحراگرایی را تشدید میکند، ولی در کشور ما عوامل انسانی است که بیشتر باعث صحراگرایی میشود و شاید مهمترینش افزایش جمعیت باشد.
من معتقدم که در ۲۰-۳۰ سال پیش این جمعیت را نداشتیم، ببینید جمعیت ما در ۴۰ سال پیش چقدر بوده و فعلاً چقدر است؟ فشار جمعیت هم مخصوصاً جمعیت روستایی روی زمین است. اجازه بدهید مثال ملموستری در ارتباط با این موضوع و ارتباطش با صحراگرایی ارایه کنم. هرچند امکانات روستاها در حال حاضر نسبت به چند دهه پیش تغییرات قابل توجهی داشته است و حقیقتاً از لحاظ تامین آب و برق و امکانات مشابه با قبل قابل مقایسه نیست، ولی آیا در همین مناطق صحراگرایی نسبت به قبل کمتر شده است؟ ۲۰-۳۰ سال قبل، روستایی که ۲۰ یا ۳۰ خانوار جمعیت داشت اکنون چند برابر شده است، مسلماً این تعداد افراد در روستا به زراعت یا مالداری مصروف هستند از طرفی برای کشاورزی در مناطق صحرای زمین و آب محدود است. به این اساس و بدون توجه به امکانات سفرهی آب زیرزمینی، اقدام به حفر چاه عمیق میکنیم، آب پمپاژ میشود، با پمپاژ بیرویهی آب علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پایین میرود، تعادل هایدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین برهم میخورد. آب شیرین که پمپاژ شد، آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم میآورَد و در پمپاژهای بعدی آهسته، آهسته آب، شور میشود. آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند، خاک که شور شد محصول کم میشود و کیفیت محصول که پایین آمد، زمین همجوار و جدید به زیر کشت میرود و این روند ادامه مییابد، تا وقتی که به خود میآییم و میبینیم که در روی زمین شورهزار درست کردهایم و در زیرزمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کفشکنی کنیم. ولی مطمین نیستم که کار به همینجا ختم شود.
با در نظر داشت گفتار فوق، معتقد هستم، وقتی که زمینه اشتغال پایدار و درآمد برای روستاییان فراهم کنیم که روستاییان بتوانند مهاجرتها، فقر و بیکاری را کاهش بدهند و زمینهی انکشاف متوازن زراعت و منابع طبیعی، رشد اقتصاد جوامع روستایی، و ثبات اجتماعی را در جامعه تامین کنند، باورمند هستم از گسترش صحراگرایی در کشور تا اندازهای جلوگیری کردهایم.