نوراحمد: به باغبانی عشق می‌ورزم

mail-admin
نوراحمد: به باغبانی عشق می‌ورزم

مینا افسری

مردی با دستان خشکیده و قلب بزرگ و مهربان، گیاهان را آب می‌دهد، به گل‌ها می‌رسد، هرزه‌ها را می‌چیند و با دستان هنرمندش به چمن‌ها زیبایی می‌بخشد. او می‌گوید، از این که دیگران از فضای خوبی که با باغبانی شکل می‌دهد، لذت می‌برند، حس خوبی می‌یابد و شور و اشتیاقش را برای این کار اضافه می‌کند. نوراحمد یکی از باغبان‌های معروف وزارت زراعت است که با کسب تجربه، توانسته به یکی از بهترین باغبان‌ها در این وزارت بدل شود.

وزارت زراعت آبیاری و مالداری یکی از مکان‌هایی است که در تمام فصول سال، زیبایی‌های خاص خودش را دارد. وجود سبزه‌زارهای دل‌نشین، گل‌های رنگارنگ، درختان سبز و ملیح، از ویژه‌گی‌های منحصر به محیط این وزارت است که توجه کارمندان و مراجعه‌کننده‌گان را جذب خودش می‌کند.

نوراحمد باغبانی است که نزدیک به دو دهه می‌شود در وزارت زراعت مصروف همه امور باغبانی است. او می‌گوید: «از نوجوانی در کنار پدرم مشغول این کار بودم، من همواره از باغبانی خوشم می‌آمد که بالاخره زنده‌گی‌ام تحت تاثیر این شغل قرار گرفت و حالا مدت ۱۸ سال می‌شود که مصروف این کارم.»

نوراحمد می‌گوید پدر کلانش باغبان دختر ظاهرخان، شاه سابق افغانستان بوده است و پدرش نیز سال‌های زیادی در وزارت زراعت باغبانی کرده است. وی حرفه‌اش را از پدرش آموخته است، «پدرم، با اشتیاق و علاقه‌ی فراوان به باغبانی مشغول این کار بود. پدرم، مانند کوهی استوار در برابر همه سختی‌ها و کمبودها می‌ایستاد و برایمان درس همت و مردانه‌گی می‌داد.»

نوراحمد ۴۹ سال دارد و باشنده‌ی قریه قلعه‌ی فتو شهر کابل است. او پنج فرزند دارد و می‌گوید گذشته‌ی مشقت‌باری را سپری کرده است.

نوراحمد می‌گوید: «مشکلات زنده‌گی و مسایل کوچک و بزرگ همیشه وجود دارند و هیچ انسانی نمی‌تواند که از مشکلات فرار کند، من نیز مانند سایر اشخاص مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتم و با حرفه مقدس باغبانی و با معاش کمی که داشتم فرزندانم را بزرگ کردم.»

نوراحمد به این باور است که باغبان، بایستی همه امور باغداری را اعم از خیشاوه، غرس کردن، روش‌های آبیاری، قلمه‌زدن، تزیین و زیباسازی چمن‌ها را فرا گیرد.

علاوه بر این وی تاکید دارد که یک باغبان باید بهداشت عمومی باغ را مد نظر قرار دهد به عنوان مثال باید به موقع به آفات و امراض مبارزه کند و جلو رشد علف‌های هرز را بگیرد که همه این  باعث می‌شود باغ ، بهداشت خوبی داشته باشد و باغبان باغدار موفقی بشود.

نوراحمد می‌گوید: «از ساعت هفت صبح تا چهار عصر مصروف کار هستم. با گل و گیاه احساس شادمانی می‌کنم، آن‌ها را لمس و حس می‌کنم،‌ رنگ‌ها را از هم تشخیص می‌دهم، عطر گل‌هایی را که می‌کارم، می‌بویم و از کارم لذت می‌برم.»

 وی یکی دیگر از دلایل  اشتیاق به کارش را ایجاد یک فضای سبز و با طراوت برای کارمندان عنوان می‌کند.

او می‌گوید، «دوست دارم تا کسانی‌که در وزارت کار می‌کنند و یا از بیرون به این‌جا مراجعه می‌‌کنند با دیدن فضای سرسبز، احساس شادی کنند و از آن لذت ببرند که این برای من خوش‌آیند است.»

نور احمد می‌گوید، «من شاهد هستم که کارمندان در تایم‌های غیر رسمی از فضای وزارت استفاده می‌کنند، می‌ایستند کمی حرف می‌زنند، عکس می‌گیرند و از فضا سبز و رنگارنگ این‌جا توصیف می‌کنند که این برای من بی‌نهایت ارزش‌مند است.»

«ما باغبان‌ها، زمانی از کارمان لذت می‌بریم که دیگران نیز ما را در حفظ و نگهداری آن کمک کنند و از فضایی که برای‌شان ایجاد کرده‌ایم لذت ببرند.»

نوراحمد که حرف‌هایش طعم همت دارد، می‌گوید: «باغبانی برایم شغل خوبی است و از آن راضی هستم؛ همیشه نباید بُعد مادی را در نظر گرفت، بُعد معنایی بالاتر از همه‌چیز است و در پی آن سلامتی و نشاط و مروت، که خداوند آن را برایم اعطا کرده است.»

وی از کارش در وزارت زراعت اظهار خرسندی می‌کند و رویه‌ی نیک کارمندان با خود را یکی از جمله دلایلی می‌داند که به کارش شور و اشتیاق بیش‌تر می‌بخشد.

سخن آخر نوراحمد این است: «سود طبیعت در هر صورت به همه انسان‌ها می‌رسد، باید در حفظ و نگهداری‌اش همه سهم بگیریم، تا نسل‌های آینده نیز بتوانند از طبیعتِ بهتر، استفاده کنند.»