تغییرات اقلیمی و راهکار مناسب برای کاهش اثرات آن
هفتهنامهی دهقان / محمدسالم ساعی رییس زراعت ولایت بلخ
مقدمه:
افغانستان کشوری است که اثرات تغییرات اقلیمی در آن به شکل روشن مشاهده میشود؛ علاوه بر بلند رفتن درجه حرارت و کاهش بارندهگیها دیده میشود که بدین ترتیب، آبوهوا در شهرهای بزرگی چون کابل، ننگرهار، قندهار، هرات، بلخ و کندز، شدیداً متضرر گردیده است و حتا دانشمندان، آبوهوای کابل را برای انسان زهرآلود میدانند .
موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی کشور از نظر مقدار بارندهگی سالانه خیلی حساس است و بیش از پنج دهه میشود که کاهش قابل ملاحظه در بارندهگیهای زمستانی و بهاری در کشور به وجود آمده است و در این مدت خشکسالیهای متواتر، سکتور زراعت و مالداری را شدیداً صدمه زده است؛ جنگلها و چراگاهها تخریب شده، آبهای جاری ضایع میشود و بر اضافه جنگهای داخلی، تغییرات اقلیمی سبب گردیده است مهاجرتها برعلاوه در داخل کشور به بیرون کشور افزایش پیدا کند و تجمع مردم در مناطق شهری افزایش یابد و در قریهجات دوردست تعداد خانوادهها کم شود، چون سطح درآمد زراعتی نسبت متضرر بودن از کاهش بارندهگیها، دهاقین را مجبور ساخته است تا به شهرها روی بیاورند و در جستوجوی شغل دومی باشند
با افزایش نفوس در کشور و تغییر در زندهگی و رژیم غذایی، از سوی دیگر تغییرات اقلیمی که اکنون به مثابه تهدید جهانی چرخه اقتصادی، ثبات سیاسی و امنیتی را به چالش میکشد، نیاز است تا دانش و بینش جامعه در مورد محیط زیست بلند برود و راهکار مناسب برای سازگاری با تغییرات اقلیمی جستوجو گردد.
تفاوتهای نسبی اقلیمی در بخشهای مختلف افغانستان دیده میشود، از سردترین منطقه تا گرمترین و از پایینترین تا بلندترین نقطه، این تفاوتها با آن که برای مدیریت منابع طبیعی مشکل میباشد ولی مزایا و فواید بلندتر نیز دارد که با سرمایهگذاریهای دقیق و محاسبه شده، با استفاده از مهارتهای و تکنولوژی نوین، بلند بردن سطح آگاهی عامه و جلب همکاری مردم در روستاها به سهولت میتوان خطرات از تغییرات اقلیمی را کاهش داد و به حداقل رسانید و سطح حاصلات زراعتی را با تنوع تولیدی افزایش داد.
هر چند موضوع عوامل و دلایل تغییر اقلیم و چگونهگی آمادهگی برای کاهش اثرات آن ایجاب بحث خیلی گسترده را مینماید و خیلی مشکل است تا در یک مقاله کوتاه و چند صفحهای معلومات مورد نیاز جمعآوری و جابهجا گردد، بناً در این مقاله تلاش کردهام نکات عمده و تاثیرگذار را در مسایل محیط زیستی با در نظر شرایط پیشآمده اقلیمی در کشور و گرامیداشت از هفته جهانی تغییر اقلیم افغانستان مختصراً تحریر بدارم، و همچنان از مشکلات محیط زیستی که در شهرهای بزرگ افغانستان دیده میشود، یادآوری کنم و برای حل مشکلات محیط زیستی و نحوهی سازگاری با تغییرات اقلیمی نیز اشاراتی داشته باشم.
در آخر از تمام کسانی که در حوزه محیط زیستی تخصص دارند میخواهم در غنامندی این مقاله همکاری کنند و با اصلاحاتی که لازم میدانند، نظریاتشان را اضافه نمایند و به دسترس محصلان زراعت و محیط زیست و همچنان شهروندان قرار بدهند.
تغییر اقلیمی چیست؟
تغییر اقلیم، عبارت از وارد شدن دگرگونی یا تغییرات در آب و هوا یا اقلیم یک منطقه از اثر فعالیتهای انسان و یا به شکل طبیعی در معیارهای مناسب جوی در یک دوره زمانی (یک دهه یا طولانیتر) میباشد، یا به عبارت دیگر تغییر اقلیم به وجود آمدن تغییرات واضح محاسبهای در وضعیت متوسط آبوهوا میباشد که برای یک مدت طولانی (دههها یا بیشتر) ادامه پیدا میکند. و این تغییر اقلیم نشاندهندهی تغییرات غیرعادی در اقلیم اتمسفر زمین و پیآمدهای ناشی از آن در قسمتهای مختلف کرهی زمین میباشد.
گرم شدن زمین پدیدهای است که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم و یا کم توجه نسبت آن باشیم، امروز اکثریت انسانهای روی کره زمین میدانند که درجه حرارت در روی کره زمین بلند رفته و در بارندهگیهای فصلی کاهش دیده میشود و این تغییرات در سه دهه آخر بسیار افزایش یافته است. همچنان در سطح کشورهای انکشاف یافته و صنعتی بحث آلودهگی هوا و بلند رفتن درجه حرارت سبب گردیده است تا تعداد از مردم گرد هم جمع شده و به خاطر بهبود محیط زیست و فضای پاک و سالم مبارزه نمایند و به این تغییرات که در آبوهوا به وجود آمده است تغییرات اقلیمی میگویند. دانشمندان محیط زیستی اوسط درجه حرارت زمین را 15 سانتیگراد میگویند که در گذشتهها این درجه حرارت بالا و یا پایین رفته است، در آبوهوا یا اقلیم تغییرات طبیعی وجود دارد، مگر دانشمندان همه معتقد هستند که درجه حرارت نسبت به هر زمان دیگر به سرعت در حال بالا رفتن است و این بلند رفتن درجه حرارت را از افزایش گازهای گلخانهای در جو یا اتمسفیر زمین میگویند و اکنون موضوع گازهای گلخانهای بحث داغ در نشستهای جهانی به شمار میرود. همچنان کمبود آب از اثر مصرف بیرویه، بیابانزایی یا توسعه صحراها و گسترش ریگستانها در زمینهای برهنه و عاری از سرسبزی و جنگل، قطع و تخریب جنگلها و چراگاهها، از بین رفتن ساحات سبز در شهرها، آلودهگی محیط زیستی، وارد شدن فشار بیش از حد بالای طبیعت در استفاده از منابع طبیعی و ندادن فرصت بازسازی به طبیعت نیز هر کدام به نوبه خود تعادل اقلیمی را برهم زده است که امروز جهان با مشکلات چون طوفانهای بحری و بارندهگیهای شدید، طولانی و بیموقع، بروز امراض و آفات نباتی و انسانی، سرمای بی موقع و بلند رفتن درجه حرارت و غیره موارد که محیط زندهگی را شدیداً صدمه زده است مواجه میباشد .
دانشمندان محیط زیستی پیشبینی میکنند اگر در مقدار تولید گازهای گلخانهای توسط کشورهای صنعتی و هم کشورهای در حال انکشاف کاهش قابل ملاحظه رونما نگردد درجه حرارت زمین تا سال 2100 تا پنج درجه دیگر افزایش مییابد که این پدیده خطرناک ادامه زندهگی بشر را در بسیاری از مناطق جهان ناممکن میسازد و بسیاری از کشورهای ساحلی زیر آب فرو خواهند رفت و مهاجرتها در سطح جهان بیشتر از مهاجرت از جنگ افزایش پیدا خواهد کرد و امکان میرود که جنگ بر سر آب شیرین در بسیاری از نقاط جهان شعلهور شود، چون مقدار آب شیرین در کره زمین خیلی ناچیز بوده و منبع اصلی این آبها بیشتر بارندهگیها محسوب میشود و تغییرات اقلیمی سبب کاهش بارندهگیها میگردد و قلت آب شیرین در جهان به وجود میآید.
قابل ذکر است در جهان کمتر ممالک وجود دارد که از ناحیه آب شیرین در عصر حاضر و کمبود آن با تغییرات اقلیمی کاهش آن را احساس نکنند و همچنان بیشترین آبهای جاری بین کشور مشترک بوده و در صورت بلند رفتن ضرورت با تغییرات اقلیمی دریک کشور سبب میشود تا کشور دیگری متضرر گردد و یا اینکه مانع برای کشور دومی گردد که این نوع جدالها در شرایط کنونی نیز دیده میشود و یک بخش از مشکلات کشور ما افغانستان نیز موضوع آب با کشورهای همسایه ما میباشد.
عوامل موثر در به وجود آمدن تغییرات اقلیمی:
دانشمندان پدیده تغییر در آبوهوا را نتیجه عملکرد فاکتورهای داخلی از قبیل جریان عمل هایدینامیکی زمین(عمل زلزله و جنبیدن، آتشفشانی و دیگر پدیدههای که در داخل زمین به وقوع میپوندد) و یا عوامل بیرونی از قبیل تغییرات در سرعت نور خورشید، حرکت وضعی زمین، تاثیرات سیارات در کهکشانها بالای یکدیگر و افزایش گازهای گلخانهای یا فعالیت انسانی میدانند.
در بحث تغییرات اقلیمی نقش انسان و فعالیتهایی که موجب به وجود آمدن این تغییرات میشود، بیشتر مدنظر میباشد و شدت تغییرات اقلیمی در چهار دهه اخیر بیشتر از اثر فعالیتهای صنعتی که خاصیت بلند آلودهکننده هوا را دارد افزایش یافته است، چون در فعالیتهای صنعتی مواد زهری و مقدار بیش از حد کاربندایاکساید در فضا اضافه میگردد. قابل ذکر میدانم که تغییرات اقلیمی در همه جا الگو به کاهش بارندهگی و گرم شدن هوا نمیباشد، میتواند باعث سرد شدن هوا و افزایش بارندهگی گردد. همچنان تغییرات اقلیمی وابستهگی دارد به موقعیت جغرافیایی، فاصله از دریا و بحر، پوشش نباتی زمین و بیپوشش بودن آن، موجودیت کوهها و دشتها و دیگر فاکتورهای جغرافیایی، بناً کشورهایی که دارای جنگل فراوان و منابع خوب آبیاند و تولید گازهای گلخانهای در آنها کمتر میباشد، آنها از ناحیه تغییرات اقلیمی کمتر صدمه میبینند و اثرات تغییر اقلیم کم میباشد.
گازهای گلخانهای چیست؟
گازهای گلخانهای به آن دسته از گازهای موجود در طبیعت گفته میشود که در تعادل انرژی زمین یا گرم شدن زمین تاثیر دارند و این گازها شامل کاربندایاکساید، میتان، بخار آب، نایتروجن و نایتروجناکساید (گاز خنده) شناخته شده است که با غلظتهای کم در طبیعت وجود دارند.
در عصر کنونی واژه گاز گلخانهای (Greenhouse Gas) خیلی آشنا برای همه میباشد و از جمله گازهای گلخانهای کاربندایاکساید که در محیط زندهگی به اثر عوامل انسانی بیشتر تولید میشود خیلی مشهور میباشد. این را همه میدانیم که زمانی که نور آفتاب به زمین میتابد و نسبت سرد بودن سطح زمین یک مقدار از انرژی آفتاب جذب میگردد و این جذب نور یا انرژی در زمینهای سبز و دارای پوشش نباتی بیشتر میباشد و سبب گرم شدن زمین میشود و یک مقدار دیگر با طول موجهای بلند دوباره به طرف بالا برمیگردد، زمانی که انرژی آفتاب با طول موج بلند برگشت میکند و اگر در اتموسفیر غلظت گازهای گلخانهای بیشتر از تعادل باشد سبب میگردد که این طول موجهای انرژی آفتابی به طرف بالا برگشت نکرده و معلق در فضای بالای زمین باقی بماند که از این رو سبب گرم شدن هوا میگردد و اتموسفیر زمین کاملاً متضرر گردیده و هوا زهری میگردد و این گازهای مضر به خاطر تشکیل فضای گلخانه در اطراف زمین به نام گاز گلخانهای یاد میشوند این مثال را همه کسانی که با گلخانه سروکار دارند بهتر میدانند که وقتی نور آفتاب به گلخانهای شیشهای یا پلاستیکی میتابد برعلاوه گرم شدن زمین، فضای داخلی گلخانه گرم نیز گردم میگردد چون برگشت نور با طول موجهای بلند به خاطر قشر محافظتی شیشهای و یا پلاستیکی نمیتواند به بیرون انتشار کند و داخل گلخانه گرمتر از فضای بیرونی گلخانه میباشد، و از این رو این گازها به خاطر عملکرد که مشابه به گلخانه در جوی زمین دارند به نام گازهای گلخانهای یاد میشوند.
کاربندایاکساید، که بیشتر توسط فعالیتهای انسانی افزایش یافته است، از اثر سوزاندن مواد فسیلی (زغال سنگ، گازهای طبیعی و روغن)، زبالههای جامد شامل انواع پلاستیک و تایر و تیوب، چوب و سایر مواد بیولوژیکی تولید میگردد.
میتان گاز بیرنگ، بیبو و در آب نامحلول میباشد و منبع اصلی میتان گاز طبیعی است، از این گاز در صنعت داروسازی مثل حشرهکشها، صنعت پلاستیک، الیاف مصنوعی، و برای مواد سوختی و انرژی با نشانی L.P.G گاز مایع به کار میرود .
نایتروجناکساید گاز بی رنگ، بی بو و غیر قابل اشتعال است، زهری نیست اما خندهآور است و این گاز آلودهکننده هوا میباشد که در صنعت با حرارت دادن امونیم نایترایت بدست میآید.
از نایتروجن اکساید در طبابت به خاطر بیهوش کردن، طب دندان، و ضد درد در عملیات جراحی و همچنان با ترکیب مواد سوختی در ترانسپورت به کار میرود.
افغانستان و آسیبپذیری از تغییرات اقلیمی :
افغانستان با آنکه هیچ نقش و تاثیری در تغییر اقلیم جهانی ندارد، ولی به نحوی از تغییر آبوهوا در سطح جهان و به خصوص از همسایهگی با دو کشور روبه انکشاف و صنعتی (ایران و پاکستان ) بیشتر متضرر است. از سوی دیگر افغانستان با داشتن اقلیم خشک و نیمهخشک قارهای، از آسیبپذیرترین مناطق در برابر تغییرات اقلیمی میباشد. از این رو افزایش درجه حرارت و کاهش بارندهگیها بیشتر گردیده است و ارقام به دست آمده نشان میدهد حرارت تا چهار درجه افزایش یافته و بارندهگیها تا 30 درصد کاهش یافته است.
قابل ذکر است اثر جنگهای طویلالمدت در کشور، قطع جنگلها و چراگاهها، و عدم مدیریت آبهای جاری و از سوی دیگر بنا برداشتن اقلیم خاص و خشک افغانستان در معرض آسیبهای شدید تغییرات اقلیمی قرار دارد که در نتیجه امروز کاهش بارندهگیهای منجمد (برف و ژاله ) در زمستان، کمبود بارندهگیهای خزانی و بهاری بعضا و بارشهای بیموقع که در اواخر بهار و قبل از خزان میبارد، خسارات هنگفت مالی و جانی را به همراه داشته و زراعت را شدیداً متضرر ساخته است، از آسیبهای تغییرات اقلیمی میباشد.
در مسایل محیط زیستی در افغانستان نکات زیر بیشتر محسوس است، که تغییرات اقلیمی را تشدید میبخشد و به این مسایل از طرف مسوولان توجه صورت نمیگیرد:
1- پایین بودن فهم شهروندان از بحران تغییرات اقلیمی و محیط زیستی (اهمیت ندادن به مسایل سرسبزی، پایین بودن فرهنگ شهرنشینی، ضایعات در مصرف آب، پایین بودن ذوق در انتخاب زیبایی محیط زیستی، قطع جنگلها و چراگاهها)
2- استفاده بیش از حد از مواد کیمیایی، زغالسنگ، پلاستیک، غیر معیاری بودن فابریکات تولیدی، و استفاده از تیل بیکیفیت در ترانسپورت و غیره.
3- نبود راهکار در مقابله با تغییرات اقلیمی و برنامههای محافظتی از خاک و آب در ادارات ذیربط دولتی.
مشکلات محیط زیستی که سبب تغییرات اقلیمی گردیده است، در سطح تمام ولایات با تفاوتها دیده میشود ولی در شهرهای بزرگ افغانستان بنا بر نبود راهکار در ادارات محلی و مرکزی و همچنان سطح پایین آگاهی عامه نکات زیر به مثابه تهدید و عملکرد مخرب باید شناخت که در آیندههای نه چندان دور میتواند بحران محیط زیستی را به وجود بیاورد و زندهگی سالم را از مردم ما بگیرد.
۴- مصرف بیش از حد از آبهای زیر زمینی بمنظور آب آشامیدنی شهروندان، استفاده در مراکز تجارتی و فابریکات صنعتی که نظر به میزان استفاده صد درصدی از آبهای زیر زمینی سالانه یک فیصد برای دوباره برگردانیدن آب به زمین تلاش نمیشود و برنامهای در این مورد دیده نمیشود و در صورت کاهش ملاحظه آب زیرزمینی زندهگی شهروندان به چی چالشی روبهرو میشود و چی باید کرد هیچ کس مسوولیت نمیگیرد. این نوع استفاده غیرمعقول در دراز مدت شهروندان را با کمبود آب آشامیدنی مواجه ساخته و سطح آب زیرزمینی را نابود میکند و از بین رفتن خلاهای زمینی که با آب پر میباشد، باعث ایجاد خلای زمینی گردیده و لغزش زمین، ترک برداشتن زمین و شکست و ریخت را به وجود میآورَد و آنگاه خسارات وارده از ناحیه ترک برداشتن زمین بالاتر از هر حوادث دیگر طبیعی میباشد .
۵- فرستادن فاضلاب و آبهای ملوث به مواد کیمیایی به اعماق زمین و زهری شدن آبهای تحتالارضی .
از آنجایی که دیده میشود (۹۰) در صد فاضلاب و آبهایی که ملوث به صابون و دیگر مواد کیمیایی میباشد در چاههایی که غیر سپتیک است، اضافه میگردد تا جذب زمین گردد که این عمل باعث زهری شدن آبهای زیر زمینی میشود و در صورت استفاده به مقصد آشامیدن، و شستوشوی بدن، عوارض صحی به بار میآورَد .
۶- اضافه شدن فاضلاب داخل شهر به کانالهای آب زراعتی: در اکثر ولایات افغانستان دیده میشود که فاضلاب بلاکهای رهایشی، مراکز تجارتی، کارخانهجات، حمامها و ورکشاپها در کانالهای آب زراعتی که از داخل شهرها میگذرد ریختانده و اضافه میگردد، سبب میشود تا ایجاد تعفن، تولید گاز گلخانهای و شیوع امراض گوناگون انسانی کند. برعلاوه وقتی به زمینهای زراعتی انتقال پیدا کند، مزارع را متضرر ساخته و آکسیجن ریشههای نباتات قطع میکند و سبب خشکیدن مزارع و باغها میشود و همچنان جریان یافتن چنین آب ملوث با مواد کیمیایی، قدرت حاصلدهی زمین را نیز کاهش میدهد.
متاسفانه با آنکه مسوولان شهرداریها در ولایات نیک میدانند آب دریاها برعلاوه مقاصد زراعتی بخش از آب آشامیدنی مناطق دوردست را تشکیل میدهد برعلاوه شهروندان، خود آنها نیز زبالههای شهری را در دریاها و نهرها میریزند و این زبالهها سبب از بین رفتن حیات وحش به شمول ماهیها در دریاها و نهرها گردیده است و ملوث شدن آب دریاها و نهرها با زبالههای شهری سبب شیوع امراض مختلف در قریهجات نیز شده و در این راستا صحت شهروندان در تهدید قرار گرفته است.
اضافه شدن زبالههای شهری و فاضلاب در آبهای جاری زراعتی را میتوان در ولایات بدخشان، تخار، کندز، بلخ، کابل، بغلان و ننگرهار و غیره شهرهایی که دارای جریانهای بزرگ آبی هستند، مشاهده کرد.
۷- جابهجایی فابریکههای صنعتی در محلات رهایشی: افزایش دود یا کاربندایاکساید که از سوخت و حرارت تولید میگردد از اثر فعالیت فابریکات صنعتی در فضا، بیشتر انتشار یافته و زمانی که انسان و یا هر زندهجانی چی نبات باشد و یا حیوان تنفس میکند، باعث بروز امراض در انسان و حیوان میگردد و در نباتات با ایجاد اختلالات فیزیولوژیکی سبب بطی شدن رشد نبات و پایین آمدن کیفیت و کمیت تولید میگردد. در اکثر ولایات فابریکات صنعتی در بین خانههای رهایشی و یا نزدیک به خانههای رهایشی جابهجا گردیده است و فعالیت آن خلاف طرزالعملهای محیط زیستی به پیش میرود.
۸- تخریب چراگاهها، قطع جنگلها و شکار حیات وحش در همه ولایات کشور ادامه دارد.
جنگلها و چراگاهها بر علاوه اینکه باعث زیبایی طبیعت، ذخیره آبهای سرگردان در موسم بارندهگی و پاکی هوای مورد نیاز انسانها میگردد، همچنان نقش ارزندهای را در انکشاف پایدار مالداری دارد .
بدون چراگاه نمیتوان باورمند به انکشاف مالداری بود، که بخشی از منابع اقتصادی کشور میباشد، حیات وحش سبب افزایش فعالیت مایکروارگانیزمها و حشرات مفید میگردد و همچنان در گسترش و انتقال تخم نباتات علفی و جنگلی از یک ساحه به ساحه دیگر نیز خیلی مفید است.
۹- ضایعات آبی و خاکی در موقع بارندهگیهای موسمی :
سالانه با ارزش صدها میلیون دالر آب و خاک افغانستان منحیث سرمایه تعریف ناشده به شکل سیلابها از مرزهای افغانستان بیرون میشود یا بدون استفاده به مقصد زراعت و مالداری ضایع میشود.
به منظور رسیدن به خودکفایی زراعتی و همچنان دسترسی به آب در تمام مواقع سال، لازم است که بندهای ذخیره آب در آبریزهها به شکل پخته و اساسی ساخته شود تا جلوگیری از ضایعات اقتصادی آب و خاک داشته باشیم و آبها در منابع اولی باید حفاظت گردیده و در مزارع زراعتی و مالداری به مصرف برسد که در این صورت تبخیر آب از بندهای آبی باعث برف و باران بیشتر، بلند رفتن سطح آب زیرزمینی، احیای جنگلها و چراگاهها و گوارا بودن طبیعت میگردد .
به منظور بهبود وضعیت محیط زیستی چی باید کرد؟
1- رفتن به دنیای سبز: افزایش درختکاری در شهرها، ایجاد کمربندهای سبز در شهرها، گسترش جنگلها و احیای دوباره چراگاهها، راهاندازی کمپینهای ملی نهالشانی و مراقبت از ساحات سبز و درختکاری شده.
2- کاهش در مصرف آب: مصرف بیش از حد آب در محیط خانه، فابریکات، و کارخانهجات، اجباری شدن عملیه تصفیه آب در مراکز تجارتی و فابریکات به مقصد استفاده دوباره در زراعت و یا سرسبزی شهر.
3- تطبیق پروژههای تحفظی خاک و تنظیم آب برف و باران و جلوگیری از ملوث شدن آب جاری در شهرها.
4- افزایش در ایجاد پارکهای سبز، بلند بردن سطح آگاهی شهروندان و ایجاد انجمنهای محیط زیستی در نواحی شهری توسط شهرداریها.
5- ایجاد کانال خروجی برای فاضلاب شهری و انتقال فاضلاب به بیرون از شهر و در جای دور از سکنه و دفن آن.
6- بیرون کشیدن فابریکات تولیدی و صنعتی از مراکز رهایشی و تطبیق طرزالعملهای محیط زیستی و اجباری شدن نصب دستگاههای کاهش گازهای گلخانهای.
7- تعویض انرژی مصرفی و کاهش فشار بر منابع طبیعی، ترویج تولید برق سولری و بادی
8- ترویج سیستمهای نوین زراعتی و بهبود و گسترش باغهای میوه در مناطق للمی
9- جلوگیری از توسعه صحراها و پیشگیری از افزایش ریگهای روان، با ایجاد فضای سبز از نوع نباتات بومی و مقاوم در برابر کمآبی
10- انتقال و کشیدن کانال آب زراعتی به ظرفیتهای متفاوت در مناطق للمی به مقصد گسترش باغهای میوه و تولید نباتاتی که به آب کم ضرورت دارند.
11- ایجاد مخزنهای آب برف و باران در آبریزهها و پایین زمینهای سلوپدارو چراگاهها به مقصد دوباره برگردانیدن آب به زمین و جلوگیری از جریان سیلابها و همچنان تهیه آب برای حیوانات اهلی و حیات وحش.
12- تعویض نقشههای تیپیک ساختمانهای دولتی یک منزله و دو منزله به حداقل چهار منزل، به منظور اختصاص دادن یک مقدار زمین برای فضای سبز، اجباری شدن محیط سبز و غرس درختان همیشه سبز در سطح هر خانه مسکونی، شهرکها، مراکز تجارتی، و ادارات دولتی.
13- راهاندازی آگاهی عامه خانهبهخانه به منظور ایجاد فکر در احداث باغچههای خانهگی، دفن مواد عضوی و غذای باقی مانده در خاک به منظور تقویت خاصیت حاصلدهی خاک، کندن یک یا دو خندق سرپوشیده به مقصد جمعآوری آب در جریان بارندهگیها و یا اینکه هنگام شستوشوی موتر و یا محیط داخلی خانه، طریقه صرفهجویی در مصرف آب، طریقههای موثر و مفید در استفاده دوباره از اجناس خریداری شده از قبیل بوتل و کارتن پلاستیکی، خریطههای پلاستیکی، و غیره مواردیاند که میتوانند در مسایل محیط زیستی موثر واقع گردد.